وحشتناکترین آزمایش های انسانی تاریخ دنیا!

 وحشتناکترین آزمایش های انسانی تاریخ دنیا!


در طول تاریخ، در کشورهای اروپایی و آمریکایی آزمایشهای غیرانسانی زیادی صورت گرفته است، آزمایشاتی که گاهی اوقات تاثیر آن تا چندین نسل بعد نیز به جا مانده است.

 

1- آزمایش واحد 731

واحد 731، یک آزمایش سری شیمیایی و زیستی بود که توسط ارتش سلطنتی ژاپن در طول جنگ جهانی دوم و بین سال های 1937 تا 1945 انجام شد. مسئول انجام این آزمایش غیرانسانی، یکی از فرماندهان بی رحم ژاپنی به نام شیروایشی بود.

در این آزمایش های وحشتناک، قسمتی از بدن زندانی های ژاپنی را قطع می کردند و به بخش های دیگر بدن پیوند می زدند. در روشی دیگر آنها بعضی از اعضای بدن زندانی ها را منجمد می کردند تا درباره بیماری قانقاریا مطالعه کنند.همچنین زندانی ها را به انواع مختلف میکروب های بیماری زا آلوده می کردند و سپس به آنها واکسن می زدند تا تاثیر واکسن را روی بدن انسان مورد مطالعه قرار دهند.

2- مطالعه هیولایی

مطالعه هیولایی، نام آزمایشی بود که روی 22 کودک یتیم صورت گرفت. این کودکان یتیم در نوانخانه «داونپورت ایوا»ی آمریکا زندگی می کردند. سال 1939 محققی به نام «وندل جانسون» از دانشگاه ایوا تصمیم گرفت روی 22 کودک یتیم آزمایش لکنت زبان انجام دهد.

جانسون از یکی از دانشجویان خود به نام «مری تودر» خواست تا این آزمایش را انجام دهد و خود بر روی آن نظارت کرد. کودکان به دو گروه 11 نفری تقسیم شدند. تودر، برای یک گروه از کودکان سخنرانی می کرد.
او در این سخنرانی از نحوه صحبت کردن کودکان تمجید می کرد و به کودکان می گفت که واقعا به خوبی صحبت می کنند و در ادای کلمات هیچ مشکلی ندارند. در سخنرانی که تودر برای گروه دیگر انجام می داد به بچه ها می گفت که اصلا درست صحبت نمی کنند و بیشتر لغات را اشتباه تلفظ می کنند و آنها را مورد سرزنش قرار می داد.
در این آزمایش بیشتر بچه هایی که انرژی منفی دریافت کرده بودند از نظر روانی نیز دچار مشکل شدند و برخی از آنها در دوران زندگی شان در صحبت کردن با مشکل مواجه شدندوقتی همکاران جانسون از این آزمایش مطلع شدند نام مطالعه هیولایی را روی آن گذاشتند زیرا وی برای اثبات نظریه هایش از کودکان یتیم سوء استفاده کرده بود.
از آنجا که جانسون فرد مشهوری بود این آزمایش برای مدت ها مخفی نگه داشته شد تا اینکه سال 2001 مسوولان دانشگاه ایوا به طور رسمی از عموم مردم به خاطر اینکه جانسون که زمانی یکی از استادان این دانشگاه بود مطالعه هیولا را انجام داده بود، عذرخواهی کردند.

3- زندان استنفورد

آزمایش زندان استنفورد سال 1971 توسط گروهی از محققان به سرپرستی «فیلیپ زیمباردو» از دانشگاه استنفورد آمریکا صورت گرفت. هزینه مالی این آزمایش را در دفتر تحقیقات نیروی دریایی آمریکا تامین می کرد. در این آزمایش دکتر زیمباردو به همراه گروهش روی زندانی ها و زندانبانان دروغین مطالعه کردند تا به تاثیرهایی که زندانی بودن و زندانبان بودن روی روان انسان ها می گذارد پی ببرند.
برای انجام این آزمایش گروهی از دانشجویان رشته روانشناسی که در حال فارغ التحصیل شدن بودند داوطلبانه در نقش زندانی و زندانبان در زندان ساختگی ای که در زیر زمین ساختمان دانشکده روانشناسی ساخته بودند مشغول فعالیت شدند.

با آغاز آزمایش، زندانی ها و زندانبان ها خیلی زود به نقش های خود عادت کردند به طوری که شرکت کنندگان در این آزمایش از آنچه که انتظار می رفت بیشتر در نقش خود غرق شده بودند تا جایی که گاهی اوقات دانشجویانی که باور کرده بودند زندانی هستند کاملا مثل یک زندانی رفتار می کردند.
 
از طرفی یک سوم از زندانبان ها باور کرده بودند از این رو در همان ابتدای آزمایشات مجبور شدند. دو نفر از زندانی های داوطلب را از پروژه تحقیقاتی بیرون بگذارند. اعتراضات زیادی نسبت به این آزمایش صورت گرفته بود و چون عده زیادی از لحاظ روانی درگیر آزمایش زندان استنفورد شده بودند، به زیمباردو اخطار داده شد که آزمایشات او رفتار ضد اجتماعی دارد و از این رو خیلی زود این آزمایش بدون اینکه نتیجه ای بدهد به اتمام رسید.

4- آزمایشگاه سمی شوروی سابق

آزمایشگاه شماره 1 و آزمایشگاه شماره 12، از مشهورترین آزمایشگاه های سری و مخفی اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند. در این آزمایشگاه روی سم های مختلف تحقیق می کردند. دانشمندان در این آزمایشگاه ها انواع مختلف گازهای سمی را روی زندانی های گولاگ که دشمن مردم نامیده شده بودند، انجام می دادند.

هدف از انجام این آزمایش ها ساخت یک نوع سم بدون مزه و بی بوی شیمیایی بود که سپاه دشمن نتواند آن را شناسایی کند. وقتی سم های گوناگونی ساخته می شد روی زندانی های بیچاره مورد آزمایش قرار می گرفت.
دانشمندان این سم ها را که معمولا مایع بود به عنوان دارو هنگام صرف غذا به زندانی ها می دادند تا آن را بخورند.

آزمایش ها ادامه یافت تا اینکه سمی به نام «سی 2» ساته شد. به گفته شاهدان مصرف سم ظاهر قربانیان را از نظر فیزیکی تغییر می دادآنها به سرعت خمیده و ضعیف می شدند و در عرض 15 دقیقه جان می باختند، از این رو افراد مختلف با ظواهر گوناگون به آزمایشگاه انتقال داده می شدندتا تاثیر این سم روی هر فرد به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرد.

5- مطالعه تاسکیگی

این آزمایش یکی از فجیع ترین آزمایشات غیراخلاقی در طول تاریخ بود، زیرا در آن به افرادی که دچار سیفلیس می شدند آگاهی های لازم درباره بیماری شان داده نمی شد و به دروغ به آنها می گفتند که دچار بیماری خونی هستند. دانشمندان به افراد مبتلا به سیفلیس اعلام می کردندکه اگر برای درمان به کلینیک های خاصی که در نظر گرفته شده بروند نه تنها به رایگان می توانند درمان شوند بلکه غذای رایگان هم در اختیار آنها قرار می دهند و بیمه عمر هم خواهند داشت.

سال 1932 وقتی مطالعه روی بیماری سیفلیس آغاز شد روش هایی که برای درمان مورد استفاده قرار می گرفت سمی و خطرناک شناخته شد و بنابراین دانشمندان به دنبال یافتن راهی بودند که بتوانند بیماران مبتلا به سیفلیس را بدون استفاده از روش های سمی و خطرناک نجات دهند. بنابراین انجام آزمایش ها روی تعداد زیادی از این بیماران شروع شد. تا پایان سال 1972 که آزمایشات پایان یافت، 100 نفر از مردان به دلیل انجام آزمایش های گوناگون روی آنها جان باختند و این در حالی بود که 19 نوزاد مبتلا به سیفلیس موروثی نیز طی انجام این آزمایش ها متولد شدند.

6- آزمایشگاه کره شمالی

گزارش های زیادی از آزمایش های غیراخلاقی که در کره شمالی روی انسان ها انجام شده به ثبت رسیده است. به ادعای یکی از زنان زندانی کره شمالی، در یکی از این آزمایش ها 50 زن زندانی که از لحاظ جسمانی سالم بودند انتخاب شدند. این زن ها به اجبار می بایست کاهوی سمی می خوردند. به محض اینکه زندانی های بیچاره کوهو را خوردند دچار تهوع خون آلود شدند و بعد از 20 دقیقه جان خود را از دست دادند.
خوردن اجباری کاهوهای سمی، برای آزمایش عملکرد نوعی سم بود که کره ای ها آن را اختراع کرده بودند. به گفته «کیوون هیوک» - سرپرست زندان – در کمپ شماره 22 در زندان های کره شمالی، آزمایشگاه های وجود داشت که مجهز به گازهای سمی بودند، گاز هایی که منجر به خفگی می شد. در این آزمایشگاه ها نیز زندانیان زیادی تحت آزمایش قرار می گرفتند که تعداد زیادی از آنها جان باختند.

7- پروژ امکولترا
 

امکولترا نام رمزی بود که «سی آی ای» - دفتر تحقیقات علمی آمریکا – روی برنامه سری تحقیقاتی کنترل ذهن گذاشته بود. سی آی ای، این آزمایش را اوایل دهه 1950 آغاز کرد و تا اواخر دهه 1960 ادامه داشت.

در این آزمایش، از مواد مخدر گوناگونی استفاده شد تا حالت های ذهنی افراد، تحت کنترل پزشکان درآید و آنها بتوانند عملکردهای گوناگون مغز را شناسایی کننددر این آزمایش، به عده ای از کارمندان سی آی ای، نظامی ها، پزشکان و بسیاری از افراد دیگر قرص های روانگردان داده شدتا عکس العمل آنها مورد مطالعه قرار گیرد.

این قرص ها در حالی به افراد داده می شد که هیچ هشداری درباره استفاده از آنها به مصرف کنندگان داده نمی شد. سی آی ای برای انجام این آزمایش عده ای از مردها را انتخاب کرد که خجالتی بودند.

در این آزمایش بعد از اینکه به مردها قرص روانگردان می دادند آنها می بایست وارد منطقه هایی می شدندکه دوربین های مدار بسته برای مطالعه آنها کار گذاشته شده بود. این آزمایش غیرانسانی همچنان ادامه داشت تا اینکه سال 1973 ریچارد هلمز مدیر سی آی ای، دستور داد تا پروژه آزمایشی به طور کامل منحل شود و همه مدارک موجود در رابطه با این آزمایش را از بین ببرند تا تحقیق درباره آن غیرممکن باشد.

8- پروژه ¼
 

پروژه ¼ مطالعات پزشکی بود که آمریکایی ها روی ساکنان جزیره «مارشال» در اقیانوس آرام انجام دادند. ساکنان این جزیره در اول مارس 1954 تحت اولین آزمایش اتمی قرار گرفتند تا پزشکان با مطالعه روی افراد این جزیره به تاثیر قرار گرفتن در معرض رادیواکتیویته پی ببرند. این آزمایش تاثیرات بسیار وحشتناک و مخربی روی مردم داشت که تا سالیان سال دیده می شد.

در اولین دهه بعد از انفجار رادیواکتیو، زنان جزیره نوزادان مرده به دنیا می آوردند که البته رفته رفته رو به بهبودی رفتند و وضعیت عادی پیدا کردند اما اختلال های رشدی در کودکان شدت گرفت و تا سالیان سال تاثیر رادیواکتیو روی کودکان غیرقابل انکار بود. بسیاری از کودکان جزیره دچار سرطان تیروئید شدند و تا سال 1974 یک سوم از کودکان دچار نئوپلاسم یعنی رشد غیرطبیعی بافت های بدن شدند.

9- آزمایشات نازی ها

در طول جنگ جهانی دوم رژیم نازی آزمایش های غیرانسانی گوناگونی را روی زندانیان انجام می دادند. در اردوگاه مخوف «آشویتس» دکتر ادوارد ویرس روی زندانی های زخمی آزمایش های گوناگونی انجام می داد تا بتواند با استفاده از نتیجه آزمایش های صورت گرفته روی سربازان زخمی دشمن، روش هایی برای درمان بعضی از زخم ها پیدا کند.
همچنین روی دوقلوهای همسان و غیرهمسان آزمایشات زیادی صورت می گرفت تا بلکه دانشمندان آلمانی بفهمند که آیا بدن انسان به طور غیرطبیعی قابل دستکاری است یا خیر. دکتر جوزف مینگل سرپرست همه این آزمایشات بود و نزدیک به 1500 دوقلو و 200 نفر تحت آزمایش های وحشیانه او قرار گرفتند.


[ پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394 ] [ 12:2 ] [ امیرعلی ]
[ ]

ترسناکترین گذرگاههای دنیا که حتی جرات دیدن آنها را هم ندارید!!

 ترسناکترین گذرگاههای دنیا که حتی جرات دیدن آنها را هم ندارید!!


تخته هایی باریک با سوراخ ها و پوسیدگی های بسیار که با کابل های زنگ زده سرپا نگه داشته شده و تا چشم کار می کند ادامه پیدا کرده است.  گذرگاه هایی که گاهی بر روی رودخانه ای خروشان و گاهی بر روی پرتگاهی عمیق قرار دارند و با هر حرکت باد این سو و آن سو می روند.
 با گذاشتن اولین قدم در خطرناک ترین گذرگاه ها می توان صدای ضربان قلب خود را شنید. کمتر کسی جرأت عبور از این گذرگاه ها را دارد به غیر از آن دسته ماجراجویانی که به دنبال خطر هستند. آنها قدم در راهی می گذارند که ممکن است هیچ بازگشتی نداشته باشد.

ال کامینیتو دل ری، اسپانیا

 این گذرگاه در واقع مسیری متروک در امتداد دیوار ال چورو و دیوار بزرگ سنگی آلور است که به دستور پادشاه برای جابجایی کارگران، خدمه، نیروهای شاه آلفونسوی هشتم ساخته شد، به خاطر اینکه شاه نیز برای عبور از بین این دو آبشار دائما از این مسیر استفاده می کرد این مسیر به گذرگاه کوچک شاه معروف شد.

 

عرض کل این مسیر کمتر از یک متر بوده و گاهی حتی به کمتر از 50 سانتی متر می رسد. این در حالی است که ارتفاع آن از سطح رودخانه گادالهورس 107 متر است. ال کامینیتو دل ری به خاطر اتفاقات بیشمار و تعداد کشته شدگان بسیار زیاد آن، یکی از خطرناک ترین گذرگاه های دنیا لقب گرفته است و به همین خاطر تا سال 2000 عبور از آن ممنوع اعلام شده بود اما ماجراجویانی که تنها به دنبال خطر هستند این هشدارها را جدی نگرفته و باز هم از آن گذر کردند تا اینکه مسیر دوباره ایمن سازی شده و بازگشایی شد. با این حال باز هم نمی توان آن را محلی مناسب برای عبور دانست.

پلکان مرگ، پرو

پلکان مرگ یکی از مشهورترین و خطرناک ترین گذرگاه های به جا مانده از اینکاهای ماچوپیچو است که برای رسیدن به آن باید راهی طولانی و پرخطر را پشت سر گذاشت. اما مهمترین بخش سفر به ماچوپیچو عبور از این پلکان است.  

 

 اینکاها محاسبه گران دانایی بوده و از اولین اقوامی هستند که برای بالا رفتن، از پله هایی که تنها یک سمت آنها داخل دیوار است و سمت دیگر روی هوا رها است استفاده کرده اند. این پله ها به خاطر شکل خاصشان به «پله های شناور» شهرت دارند، فقط کافی است تصور کنید در بالای کوهی با ارتفاع 2438 متر قرار دارید و برای رسیدن به قلعه اینکاها باید از پله های شناور هم بالا بروید. یک لغزش کوچک کافی است تا هرگز موفق به دیدن قلعته اینکاها نشوید.

پل کشوا چاکا، پرو

بسیاری اعتقاد دارند که کشوا چاکا آخرین پل طنابی به جا مانده از اینکاها (ساکنان باستانی پرو) در پرو است. برای ساخت این پل، اینکاها از الیاف طبیعی و محلی استفاده کرده بودند که بسیار محکم بوده و تا به امروز به جا مانده است. با این حال هر سال ماه ژوئن مردم محلی جمع شده و این پل را بازسازی می کنند تا از بین نرود. 

 

 در حالی که پل تازه تر و ایمن تری در نزدیکی پل کشوا چاکا ساخته شده است اما بیشتر بازدیدکنندگان مایلند از این پل گذر کنند حتی اگر جانشان هم به خطر بیفتد. این پل دست ساز 35 متر طول داشته و در ارتفاع 67 متری از رودخانه آپوریماک قرار گرفته است.

دروازه بهشت، چین

دروازه بهشت که به «روح ژانجیاجی» نیز شهرت دارد، پلی با ارتفاع 1520 متر است که روی کوه تیانمن چین ساخته شده تا بازدیدکنندگان نمایی کامل از پارک جنگلی را پیش رو داشته باشند.  فقط ارتفاع این پل وحشتناک نیست بلکه تمام پل دروازه بهشت، از جنس شیشه ساخته شده است تا بتوان زیر پا را به خوبی تماشا کرد.

مراحل ساخت این گذرگاه وحشتناک را از اینجا ببینید:

سخت ترین شرایط برای ساخت ترسناکترین گذرگاه دنیا

 

همچنین بدترین بخش گذر از این پل، عبور از دستکم 999 پله است که از طریق آنها می توان به بلندترین قسمت پل رسید و این به معنی راه رفتن روی شیشه در ارتفاع 1520 متری با پاهایی است که پس از پیمودن این تعداد پله، لرزان هستند.
این پل تنها یک متر عرض دارد و برای جلوگیری از لیز خوردن بازدیدکنندگان به آنها پاپوش هایی داده می شود تا روی کفش های خود بپوشند. نباید فراموش کرد که این پل، ساخت چین است پس برای زنده ماندن نباید روی آن دوید و حرکات پرشی انجام داد.

گذرگاه فرشتگان، آمریکا

قله فرشتگان که در گذشته به معبد «آئولوس» شهرت داشت، مسیری طولانی، صخره ای و بسیار باریک دارد که در پارک ملی یوتا قرار گرفته است.  

 

مسیر 4 کیلومتری از داخل پارک و منطقه گروتو آغاز شده و تا ارتفاع 1762 متری ادامه پیدا می کند. این قله آنقدر بلند، دور از دسترس و بکر است که کوهنوردان معتقدند تنها فرشتگان به آنجا رفت و آمد دارند. «فردریک فیشر» کسی بود که در حدود 100 سال پیش این پارک را کشف کرد. او مسیر فرشتگان را کوتاه ترین و در عین حال خطرناک ترین مسیر رسیدن به قله توصیف کرده است که به خصوص 804 متر آخر آن فوق العاده باریک، با صخره های نوک تیز و لغزنده است.

در بعضی از نقاط باریکی مسیر به کمتر از 50 سانتی متر هم می رسد. همچنین در مسافت زیادی از مسیر هیچگونه نرده و تجهیزات ایمنی برای جلوگیری از سقوط کوهنوردان قرار نداشته یا بر اثر فرسودگی از بین رفته است.

گذرگاه یوسمیت، آمریکا

در ارتفاع 1443 متری دره یوسمیت و 2696 متری از سطح دریا، گذرگاه یوسمیت قرار دارد. این گذرگاه تا سال 1865 متروکه اعلام شده بود و تا آن زمان هیچکس قدم در این راه نگذاشته بود. جورج اندرسون اولین کسی بود که در سال 1875 از گذرگاه یوسمیت عبور کرده و به قله رسید. البته به غیر از مسیر 13 کیلومتری، کوهنوردان باید از صدها پله گرانیتی نیز عبور کرده و کیلومترها راه را طی کرده تا بازگردند.

 

آخرین مرحله صعود به قله، مسیری 121 و عمودی است که خطرناکترین بخش یوسمیت به حساب آمده و برای بالا رفتن از آن باید از دو کابل فلزی نصب شده در راه استفاده کرد. تا به حال تعداد کسانی که جان خود را در این مسیر از دست داده اند بسیار کم و انگشت شمار بوده است ولی سالانه صدها نفر از کوهنوردان در این مسیر دچار آسیب دیدگی های جدی می شوند.

پل تریف، سوئیس

صعود به آلپ به خودی خود کار دشوار و بسیار خطرناکی است چه برسد به اینکه طنابی با ارتفاع 100 متری روی یک پرتگاه مرگ آور، تنها راه رسیدن به سمت دیگر کوه نیز باشد.

 

پل تریف با طولی 170 متری طولانی ترین و تنها پل موجود در کوه آلپ است که روی دره تریف جورج قرار دارد. مکانی که بیشترین رفت و آمد را داشته و هر سال در حدود 20 هزار کوهنورد و توریست از روی آن عبور می کنند. با اینکه این پل دائما در حال مرمت است و چوب های شکسته آن با تکه های سالم تعویض می شوند اما با کوچکترین وزش باد به این سو و آن سو حرکت می کند. نگاه کردن به پایین از روی این پل، انسان را به لرزه درمی آورد و تنها راه گذر از روی آن نگاه کردن به روبرو یا مناطر باشکوه اطراف است. 

هوآشان، چین

یکی از خطرناکترین گذرگاه های دنیا هوآشان نام دارد که در چین قرار دارد. این کوه در شهر هوآیین قرار دارد و آنقدر زیباست که به کوه بهشتی نیز معروف است. در این رشته کوه، پنج قله وجود دارد که تنها راه رسیدن به این پنج قله، فقط یک راه است که آن هم مسیری بسیار باریک و با سراشیبی شدید است.  

در کنار این جاده، نرده ای نیز ساخته شده بود که در گذر ایام بسیار فرسوده شده و حتی در بعضی نقاط قطع شده است. این گذرگاه یکی از مسیرهایی است که تا به حال بیشترین تعداد کشته شدگان را داشته و سطح ایمنی آن صفر است.

 

 آمار کشته شدگان این مسیر تا 100 نفر در سال نیز اعلام شده است، عرض 30 سانتیمتری، تخته های پوسیده و زنجیرهای زنگ زده که در جاهایی پاره شده اند تنها راه صعود را آنقدر خطرناک کرده اند که شاید هر کسی جرأت رد شدن از آن را نداشته باشد. عبور از بین این همه خطر، تنها برای دیدن منظره ای بی نظیر از جنگل ها و کوه های سرسبز اطراف صورت می گیرد. وقتی از فاصله ای دور به این کوه نگاه کنید به دلیل داشتن پنج قله، آن را به صورت گل می بینید و به خاطر همین در زمان قدیم به این کوه «تای هوآشان» گفته می شد که به زبان چینی نام نوعی گل است. 

پل هوساینی، پاکستان

پل طنابی هوساینی در پاکستان از آن دسته پل هایی است که تنها یک فرد با دل و جرأت می تواند از روی آن گذر کند اما باید بدانید که اهالی دهکده هونزا برای رفتن به شهرها و دهکده های اطراف مجبور هستند تا هر روز و شاید روزی چند بار از روی این پل عبور کنند. این پل روی رودخانه خروشانه بوریت قرار گرفته است که اگر کسی در آن سقوط کند، زنده ماندنش امری محال خواهد بود.

 

به دلیل فرو ریختن بیشتر چوب های پل اول، پل دیگری در کنار آن اما درست با همان مشخصات ساخته شد که باز هم از لحاظ ایمنی بهتر از پل اول نبود. حالا این پل ها با تمام خطراتشان به یکی از مکان های دیدنی پاکستان به خصوص برای افراد ماجراجو تبدیل شده است.

پلکان هایکو، هاوایی

پس از طی 3923 پله آهنی می توان به ارتفاعی 853 متری و جایی در میان ابرها رسید. پلکان هایکو که در جزیره اوهایو هاوایی قرار دارد قبلا جزئی از سیستم ارتباطات رادیویی ارتش بوده که در سال 1943 ساخته شده است تا سربازان بتوانند به راحتی بالا رفته و آنتن هوایی را نصب یا تعمیر کنند.

 

البته این پلکان امروزه دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد و به خاطر ارتفاع بسیار زیاد، فرسودگی استفاده از آن برای مردم ممنوع است، با اینحال افراد زیادی وجود دارند که بدون توجه به هشدارها و علامت های نصب شده اقدام به بالا رفتن از پله ها می کنند. تا سال 2012، هشت نفر در این مسیر جان خود را از دست داده و حداقل 42 نفر نیز به شدت زخمی شده اند. 

 

[ پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394 ] [ 11:58 ] [ امیرعلی ]
[ ]